باز (1) حِسِّ أربَعین :
سلام علیکم .
بِ (2) اسْمِ (3) اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، عَمَّ ؟ ... .
به تعبیری مدتی تاخیر شد ، الان دیگه آخرای شبه نماز عشارم خونده شده و غروبی بعد نماز مغرب می خواستم بگم که امروز دیگه روز اربعین بود در کربلا و عراق و نیم کره ی دیگر زمین ، از به تعبیر معروف گرینویج نقطه ی صفر مرزی ایران گرفته تا نقطه ی صفر مرزی کشوری که دیروز تو اونجا روز اربعین بود .
حالا بمونه که اگه یه وجبم از ایرون بدست عراق میفتاد ، از عراقم همینطور ، اونجا دیروز اربعین بود یا امروز ؟
ولی باز حس چی !؟ برا اینکه اربعینم یه باز حسه دیگه ، حالا نمیگم زمان شاهنشاهی نبود ، ولی بدست شاه که بود ، و نمیگم که مثل زمان صدام در عراق بود ، ولی بدست شاه که بود و من حس نمیکنم مثل دیروز در ایران بوده باشه .
حتی بعد شاهنشاهیم ، در جمهوری اسلامیم منکه ندیدم و نشنیدم ، حتی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایرانم .
دیشب ، که بقول یه برنامه تلویزیونی :"شامگاه اربعین" بود ، یه بیننده پرسیده بود که بجای بازحس اربعین ، به تعبیر من بهتر نیست که بازحسی داشته باشیم از نیازمندان ، فقرا ووو ؟
خب باز حس این ، خب دست کی ؟ باز حسو میگم ؟ دست حسین ؟ کدوم حسین !؟ حتی اگه بقولی :
علم کرد ؟ به عالم شهدای کربلا رو !
کی ؟ چهل روز پیش ؟ کدوم چهل روز !؟
یا :
علم کند ؟ ...
کی !؟ خب در باز حسم دیگه ! کُلّ یوم !
بعلاوه اون حرفو اونی می زنه یا پیامک می زنه که اربعینو حس کرده باشه ، بعبارت دیگه حس بازحسو داشته باشه ! بعبارت دیگه در مقام حس بازحس باشه ! بعبارت دیگه الانو هم که حس نکنه ، غروب اربعین که دیگه حس کرده باشه !
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته .
زیر نویس :
در پس باز بعنوان مثال بینی ووو هم گفته شده ، من بازحس برای این گفتم که مقصودم یادکرده ، منتها وقتی یاد مثلا دیدنم که بهش بازبینی گفته بشه رو هم حسی و حسیون بحساب حس بذارن ، خب اسمش میشه باز حس دیگه !
البته شاید یکی بگه یا بنویسه که من حسی نیستم و مثلا قلبی یا دلی هستم ، البته مقصودشم از حسی نیست انکار حس نیست ، خب بازم چه مانعی داره خروج بازحس ؟ شفاهی یا کتبی اون ؟
چراکه خروج اونم مثل خروج منه و مخاطبشم مثل مخاطبم .
2 – دومین حرف از حروف الفبای عربی و یا به تعبیر معروف دومین حرف از حروف ابجد به شمار می رود ، ولی نخستین حرف کتاب خداس ، گفته شده : خلاصه ی نخستین آیه ی کتاب خداس یعنی آیه ی : بسم الله الرّحمن الرّحیم .
3 – من گفتم یا نوشتم اسم ، به کسر همزه ، مانعی نداره اگه یکیم به تعبیر معروفی بگه یا بنویسه مثلا وسم ، به فتح حذف شده در : بِسمِ ... .